کفشهایم کو ...!
دم در چیزی نیست
لنگه کفش من اینجا ها بود
زیر اندیشه این جا کفشی
viro0s2 شاید دیشب
کفش خندان مرا
برده باشد به وبلاگ
که کسی پا نچپاند در آن
هیچ جایی اثر از کفشم نیست
نازنین کفش مرا درک کنید
کفش من کفشی بود
کفشستان
که به اندازه انگشتانم معنا داشت...
پای غمگین من احساس عجیبی دارد
شست پای من از این غصه ورم خواهد کرد
شست پایم به شکاف مخ کفش عادت داشت...!
نبض جیبم امروز
تندتر می زند از قلب ویروسی که در اندوه غروب
کوپن مخش باطل می شود...
جیب من از غم فقدان هزاروصدوهشتادوسه مخ
که پی کفش به کفاش محل خواهد داد
"خواب از مخ و سرش می بپرند"
کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود
شانزده سال وچهل روز مرا در پا بود
"یاد بود آنکه نهانش نظری با ما بود"
دوستان! کفش پریشان مرا کشف کنید!
کفش من می فهمید
که کجا باید رفت
که کجا باید خندید
که کجا باید مخ زد
کفش من له میشد گاهی
زیر کفشviro0s 1 و2 و 4
توی صفهای دراز
من در این کله صبح
پی کفشم هستم
تا کنم پای درآن
وبه جایی بروم
که به آن وبلاگ می گویند!
شاید آنجا بتوان
نان صبحانه ویروسان را
توی وب پیدا کرد
باید الان بروم
...اما نه!
کفشهایم نیست
کفشهایم کووو...؟!
خیلی طولانی بود نه؟!... خسته شدین آخه ی با ویروسا همراه شدن همش یه کوچولو
زیادم نه یه کوچولو خستگی داره...ولی در عوض فکر کنم کیف هم داره.
راستی منتظرupdate بعدی توسط 4 viro0s باشین...
شاد باشید... anti lo0ve هاتون برقرار... viro0s3...
ست!
!
|